حلما جونیحلما جونی، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره

حلما نفس مامان

تا ثریا

وقتی که سریال ثریا شروع میشه در تیتراژ سریال خانمهای در حال گذر هستند . حلما هرشب میپرسه این انم ( خانم منظورشه ) کجا میره میگم میره سرکار . بعدی رو هم میپرسه اگه پاسخ مشابه بدم قبول نمیکنه میگه اون رفت کار این  کجا میره ومن باید یه جواب دیگه بدم فکر کنم 5 یا 6نفر را نشون میده و این کار هرشب منه که جواب آماده براش داشته باشم.
25 دی 1390

حموم حلما

دیشب به هربهونه ای که بود بعد از کلی گول زدن بردمت حمام . وای که حموم را روی سرت گذاشتی .من از این ور باهات حرف میزدم و بابایی از پشت در حمام گربه میشد تا توسرگرم بشی . نمیدونم بقیه بچه هاهم باحمام همینقدر مشکل دارن . جالبه که توعاشق آب بازی هم هستی . البته روی سینک ظرفشویی! ...
20 دی 1390

خونه خدا

 اگه خداقبول کنه عید امسال راهی سفر به مکه هستیم . برای گرفتن عکس پاسپورت رفتیم عکاسی . آقاهه گفت میذاره عکس بگیرم منم با غرور گفتم بله . اما چشمتون روز بد نبینه . به محض اینکه نشست روی صندلی جیغش به هوا رفت . اقاهه یه نگاه چپ چپی به من کرد منم مردم از خجالت . نمی دونم از چی ترسیده بود . آخه توخونه به راحتی ازش عکس میگیریم ....به هرحال بعداز کلی مکافات و دنگ و فنگ و شکلک درآوردن ازش عکس گرفت .   ...
5 دی 1390

پرتقال

پریشب نمی دونم حلما چی شده بود همش بهانه میگرفت . هی میگفت گشنمه پاتاغتات میخوام . دیگه کم کم داشت حوصله ام تمام میشد آماده بودم که یک کتک البته کمی مفصل بهش بزنم . باباش گفت ببرسریخچال شایدبفهمیم چی میگه . چشممون روشن شد . تا در یخچال رابازکردیم انگشت گذاشت روی یه دونه پرتقال و ما تازه فهمیدیم پاتاغتات یعنی پرتقال                                                        ...
5 دی 1390

مامان رفت بخوابد

مامان و بابا داشتند  تلویزیون تماشا می کردند که مامان  گفت:"من خسته ام  و دیگه دیروقته، می رم که  بخوابم" مامان بلند شد،به  آشپزخانه رفت و  مشغول تهیه ساندویچ های  ناهارفردا شد،سپس ظرف ها را  شست،برای شام فردا  از فریزر گوشت بیرون آورد،قفسه ها  را مرتب کرد، شکرپاش را پرکرد،ظرف ها  را خشک کردو در کابینت قرار  دادوکتری را برای صبحانه فردا  ازآب پرکرد.بعدهمه لباس های کثیف  رادرماشین لباسشویی ریخت،پیراهنی  را اتوکردودکمه لباسی را دوخت.اسباب  بازی های روی زمین راجمع  کردودفترچه تلفن را سرجایش درکشوی میز  برگرداند.گلدان ها را آب د...
3 دی 1390
1